86/10/7
1:32 ع
مثلا وقتی به منزل پدرم دعوت میشویم به خاطر ما گوشت ذبح اسلامی میخرند با پدرم در این زمینه مشکلی ندارم حتی گاهی وقتها با من به کلاس شناخت اسلام میآید، پدرم با من به ایران آمد، اما چون مرخصیاش خیلی زود تمام شد به آلمان برگشت، ایران به چشم پدرم دوست داشتنی و زیبا بود.
مرور مسئله برایشان جا افتاد وحالا ابدا مشکلی با من ندارند.
از اسون ماتزل میخواهم یک سوره برایم بخواند و او سوره حمد را قرائت میکند. قدری لهجه دارد اما شیرین و شنیدنی است. اسلام او را از نو متولد کرده و دنیای تازهای فرا روی او نهاده است. میگوید:(در هامبورگ به مسجد امام علی (ع) میرویم.
در آن جا پسر و دخترهایی هستند که مسلمان شدهاند، آنها آلمانی هستند، در آن جا با مسلمانان ایرانی تعامل داریم و با هم درباره اسلام حرف میزنیم. فرزندان ایرانیهایی که در آلمان زندگی میکنند رفتار صمیمانهای دارند، عدهای هستند که در آلمان از خارجیها خوششان نمیآید اما کلا ایرانیها در آلمان خوب هستند. آلمانیها، ایرانیها را دوست دارند و به آنها احترام میگذارند.)
نظر شما درباره تحولات اخیر جهان چیست؟ اسرائیل چرا به یک کشور مسلمان حمله میکند؟ نظر شما چیست؟ اسون میگوید:(کار اسرائیل درست نیست. غیر انسانی است. به تازگی کتابی از تهران خریدهام درباره اسرائیل. این کتاب را امام خمینی(ره) درباره اسرائیل نوشته است.)
اسم کتاب چی بود؟
اگر اشتباه نکنم مشکل فلسطین و اسرائیل از دیدگاه امام خمینی (ره)
او میگوید:(آلمانیها و ایرانیها هر دو از نژاد آریایی هستند که در زمانی دور، از هم جدا شدند و هر کدام سرزمینی برای زندگی انتخاب کردند.)
اسون ماتزل، یک نام (ایرانی - اسلامی) هم برای خود انتخاب کرده است. (امیرحسین.) او این نام را به خاطر علاقه به امام حسین(ع) انتخاب کرده است.
او به ائمه و زندگی آنها علاقمند است. (خیلی دوست دارم شهر مذهبی مشهد را ببینم، دوست دارم به زیارت امام رضا (ع) بروم که تا چند روز دیگر به این آرزویم میرسم. امامان نقش ارزندهای در هدایت مردم جامعه دارند من آنها را دوست دارم یک بار در کلاس هنر یک نقاشی کشیده بودم که درباره امام حسین (ع) بود. یک لاله شهید نقاشی کرده بودم و معلم تعجب کرده بود.از ایران خاطرههای زیادی دارم به ویژه شهرهای مذهبی مثل قم. من چند ساعت بیشتر در قم نبودم اما در آندر آن جا به نوعی آرامش معنوی دست پیدا کردم. این خاصیت مذهب است که آدم را به آرامش میرساند
اسون ماتزل که حالا به (امیرحسین) تغییر نام داده است، میخواهد در آینده فیزیک بخواند. او شیفته فلسفه نیز هست. از فلسفه یونانی (هلنیسم) استقبال میکند و آثار افلاطون، ارسطو و سقراط را دوست دارد.
او بر اساس سنت غرب و آلمان خودگراست و به عقل و منطق اعتقاد دارد. میگوید:(من همه چیز را بر اساس خرد و عقلم انتخاب میکنم.
من اسلام را آگاهانه انتخاب کردهام. خداوندی که اسلام را به من معرفی کرده قابل پرستش است و همان چیزی است که حقیقتا وجود دارد.(
-نخستین چیزی که در بدو ورود امیرحسین جلب توجه میکرد گردنبندی بود که به گردن داشت و بر آن شمایل مبارک حضرت محمد(ص) و امام علی(ع) حک شده بود.
- تازه داماد آلمانی می گوید: اسلام ، به من محبت و عشق آموخت.
-اگر امیرحسین بخواهد یک کتاب برای جزیره تنهاییاش با خود داشته باشد قرآن را انتخاب میکند. این پاسخ امیرحسین به سوال ما بود.
-امیرحسین همیشه کتابهای صحیفه سجادیه ونهجالبلاغه وقرآن را البته به ترجمه آلمانی به همراه داشت
-به بازیهای مهدی مهدویکیا در هامبورگ علاقه دارد بارها از نزدیک با اوارتباط داشته، به هرحال هرچه باشد، اودرشهرهامبورگ بازی میکند امیرحسین گفت: زمانی که به مهدی گفتم مسلمان شدم بغلم کرد و مرا بوسید.